جملات واصطلاحات انگلیسی باترجمه
 
شنبه 16 دی 1391برچسب:, :: 19:57 ::  نويسنده : محمداکرمی

اصطلاحات و جملات کاربردی انگلیسی

Love is Wide Ocean that joins two shores
عشق اقیانوس وسیعی است که دو ساحل رابه یکدیگر پیوند می دهد
 ------------------------------
Life without love is none sense and goodness without
 Love is impossible
زندگی بدون عشق بی معنی است و خوبی بدون عشق غیر ممکن
 ------------------------------
Love is something silent, but it can be louder than anything
 When it talks
عشق ساکت است اما اگر حرف بزند از هر صدایی بلند تر خواهد بود
 ------------------------------
Love is when you find yourself spending every wish on him
عشق آن است که همه خواسته ها را برای او آرزو کنی
------------------------------
Love is flower that is made to bloom by two gardeners
عشق گلی است که دو باغبان آن را می پرورانند
------------------------------
Love is like a flower which blossoms with trust
عشق گلی است که در زمین اعتماد می روید
------------------------------
Love is afraid of losing you
عشق یعنی ترس از دست دادن تو
------------------------------
No matter what the question is love is the answer
پاسخ عشق است سوال هر چه که باشد
------------------------------
When you have nothing left but love than for
 the first time you become aware that love is enough
وقتی هیچ چیز جز عشق نداشته باشید آن وقت خواهید فهمید که عشق برای همه چیز کافیست
------------------------------
Love is the one thing that still stands when all else has fallen
زمانی که همه چیز افتاده است عشق آن چیزی است که بر پا می ماند
------------------------------
Love is like the air we breathe it may not always be seen,
 but it is always felt and used and we will die without it
عشق مثل هوایی است که استشمام می کنیم آن را نمی بینیم اما همیشه
احساس و مصرفش می کنیم و بدون ان خواهیم مرد
------------------------------
Love is totally forgetting you to someone that is always
 Remembering you at all times
عشق فراموش کردن خود در وجود کسی است که همیشه و
در همه حال شما را به یاد دارد
------------------------------
Horse of a different color
معنی: یک موضوع دیگر، یک مطلب کاملاً متفاوت، وصله ناهمرنگ

Eric likes to play jokes on his friends, but he makes sure that nobody is hurt by any of his pranks. A prank that hurts someone is a horse of a different color! Being playful is one thing, but hurting someone by one's prank is quite a different matter.
اریک دوست دارد با دوستانش شوخی کند، اما مواظب است که کسی از شوخی‌های او ناراحت نشود. شوخی‌ای که کسی را ناراحت کند یک موضوع کاملاً متفاوت است. شوخ بودن یک چیز است و آزردن دیگری با شوخی چیز دیگری است.
 ------------------------------
Take it on the lamb
معادل فارسی: در رفتن

Poor Rich has always had his problems with the police. When he found out that they were after him again, he had to take it on the lamb. In order to avoid being caught and thrown in jail, he was forced to flee in a great hurry.
بیچاره ریچارد همیشه بـا پلیس مشکل داشته. وقتی فهمیـد که اونا دنبالش هستند، مجبـور شد در بره. برای اینکه گیر نفته و تو زندون نیفته مجبور شد به سرعت فرار کنه.
------------------------------
Cat got your tongue
معادل فارسی: موش زبانت را خورده (خجالتی)

What's the matter? Cat got your tongue?
موضوع چیه؟ موش زبونت رو خورده؟ (یعنی چرا حرف نمی‌زنی)
 ------------------------------
Get in someone's hair
معنی: کسی را اذیت کردن

- I know that the children get in your hair, but you should try not to let it upset you so much.
- Listen, Jim. I can't help it. The children bother me and make me very angry.
-
من می‌دونم که بچه‌ها اذیتت می‌کنند، اما باید سعی کنی نذاری این موضوع تو رو خیلی ناراحت کنه.
-
ببین جیم. من نمی‌تونم کاریـش کنم. بچه‌هـا منو اذیـت می‌کنند و منو خیلی عصبانی می‌کنند.
 ------------------------------
Jump down someone's throat
معنی: یقه کسی را گرفتن، با عصبانیت با کسی برخورد کردن

You don't have to jump down my throat! I told you that I'd make it home around 11:50. I don't intend to be late!
مجبور نیـستی اینقـدر با عصبانیت با من برخـورد کنی! بهت گفتـم که حـول و حـوش سـاعت 11:50 برمی‌گردم خونه. من قصد ندارم دیر بیام!
 ------------------------------
Shoot off one's mouth
معنی: لاف زدن، غلو کردن

Jim doesn't play tennis very much, but he's always shooting off his mouth about how good he is. Yet he's fooling nobody. Jim is somewhat of a braggart and everyone knows that he gives opinions without knowing all the facts and talks as if he knew everything about the game.
جیم زیاد تنیس بازی نمی‌کنه، اما همیشه در مورد اینکه چقدر خوب بازی می‌کنه غلو می‌کنه. البته اون کسی رو دست نمی‌ندازه. جیم تا اندازه‌ای یک «لاف زن» هستش و همه می‌دونند که بدون اینکه همه چیز رو بدونه ابراز عقیده می‌کنه و طوری حرف می‌زنه که انگار همه چیز رو درباره بازی می‌دونه.
 -----------------------------
Pull someone's leg
معنی: کسی را دست انداختن

- Hey, Al, I was invited to be a judge for the contest.
- Oh, really? You're pulling my leg!
-
هی، اَل، من برای داوری تو اون مسابقه انتخاب شدم.
-
واقعاً؟ تو داری من رو دست می‌ندازی!
------------------------------
Get off someone's back
معنی: دست از سر کسی برداشتن

- Hey, John. I'm bored. Come on, let's go out and do something.
- Sorry, I'm right in the middle of studying for a physics exam. I won't be able to make it tonight.
- You've been studying for a long time. Why don't you take a break?
- Get off my back! I can't go anywhere!
- OK, I'll stop bothering you only if you promise to let me know the minute you're finished.
-
هی، جان. من خسته شدم. بیا بریم بیرون یه کاری بکنیم.
-
متأسفم، الآن دارم خودم رو برای یک امتحان فیزیک آماده می‌کنم. امشب نمی‌تونم بیام.
-
تو خیلی وقته که داری درس می‌خونی. چرا یک کم استراحت نمی‌کنی؟
-
دست از سرم بردار! من هچ جا نمی‌تونم بیام!
-
باشه، دیگه اذیتت نمی‌کنم فقط به این شرط که قول بدی هر موقع کارت تموم شد بهم بگی.
 ------------------------------
People who live in glass houses shouldn't throw stones
توضیح: وقتی کسی خودش هم مقصر است نباید دیگران را سرزنش کند.

Janet has often criticized her friend, Lois for driving too fast, yet she herself has had her license suspended for exceeding the speed limit. Lois once tried to tell her that people who live in glass houses shouldn't throw stones, but it didn't do much good. Janet simply didn't accept the fact that she should not pass judgment on other people when she is just as bad as they are.
جانت همیشه دوستش لوئیس را بخاطر اینکه با سرعت زیاد رانندگی می‌کند، سرزنش می‌کند، درحالیکه خودش بخاطر سرعت غیرمجاز گواهی‌نامه‌اش توقیف شده است. لوئیس یک دفعه سعی کرد به او بگوید که وقتی خودت هم مقصر هستی نباید دیگران را سرزنش کنی، اما این زیاد فایده نداشت. جانت این حقیقت را قبول نکرد که نباید در مورد دیگران حکم صادر کند وقتی که به اندازه آنها مقصر است.
 ------------------------------
Fishy
معنی: عجیب، مشکوک

When the security guard saw a light in the store, it seemed to him that there was something fishy going on. He called the central office and
explained to his superior that he thought something  strange and suspicious was occurring.
وقتی نگهبان نوری را در مغازه مشاهده کرد، به نظرش رسید که چیز مشکوکی در حال اتفاق بود. او با دفتر مرکزی تماس گرفت و به مافوقش گفت که به گمان او چیز عجیب و مشکوکی در حال وقوع بود.
 ------------------------------
Go to the dogs
معنی: مخروبه شدن

Have you seen their house lately? It's really gone to the dogs.
It's true that it has become run-down and in serious need of repair, but I'm sure that it can be fixed up to look like new.
اخیراً خانه آنها را دیده‌ای؟ آن واقعاً به مخروبه تبدیل شده است. این درست است که مخروبه شده است و به تعمیرات اساسی نیاز دارد، اما من مطمئنم که می‌تواند (طوری) تعمیر شود که نو به نظر برسد.
------------------------------
All thumbs
معادل فارسی: دست و پا چلفتی، بی دست و پا

- Hey, Bea. Can you help me out? I don't seem to be able to button up the back of my dress.
- Sure. Let's see if I can do it for you.
- I guess I'm all thumbs because I'm so nervous. I'm already late for my date.
- Well, I suppose that being so nervous would make you clumsy and awkward. But don't worry, I'm sure your date will wait.
-
هی،بی. می‌تونی کمکم کنی؟ فکر نمی‌کنم بتونم دکمه‌های عقب لباسم رو ببندم.
-
البته. بزار ببینم می‌تونم این کار رو برات بکنم.
-
فکر کنم دست و پا چلفتی شدم آخه خیلی عصبی هستم. الآن برای قرار ملاقات دیرم شده.
-
خب، گمان کنم عصبی بودن تو رو اینقدر بی‌دست و پا می‌کنه. اما نگران نباش، مطمئنم که دوستت منتظر می مونه.
 ------------------------------
Not to have a leg to stand on
توضیح: دلیلی برای اثبات سخن خود نداشتن

He won't have a leg to stand on unless he can prove that ...
او دلیلی برای اثبات گفته خود نخواهد داشت مگر اینکه بتواند ثابت کند که ...
Without evidence, we don't have a leg to stand on.
بدون مدرک ما هیچ دلیلی برای اثبات گفته خود نداریم.
 ------------------------------
Shake a Leg
معنی: شتاب کردن، عجله کردن

- Mary, you always take such a long time to put on your makeup. Come on, shake a leg!
- I'll be finished in a minute. Be patient.
- You've got to hurry or else we won't arrive on time to see the last show.
-
مری، تو همیشه کلی طول می‌کشه که خودت رو آرایش کنی. بجنب دیگه!
-
تا یک دقیقه دیگه کارم تموم می‌شه. صبر داشته باش.
-
باید عجله کنی، وگر نه برای دیدن آخرین نمایش به موقع نمی‌رسیم.
 ------------------------------
Stick Out One's Neck
معنی: ریسک کردن، خطر کردن

Why should I stick my neck out for them?
چرا باید خودم را به خاطر آنها به خطر بیاندازم؟
------------------------------
Holy cow!
توضیح: از این اصطلاح بیشتر برای بیان احساساتی مانند غافلگیری یا عصبانیت استفاده می‌شود. این اصطلاح میان نوجوانان بسیار شایع است.

"Holy Cow!" she said as she saw his car after the horrible accident.
او وقتی ماشینش را پس از آن تصادف وحشتناک دید گفت: «خدای من
Holy cow! How did she do that?
خدای من! او چطور این کار را کرد؟



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







انگلستان
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان انگلستان و آدرس eshgezaban.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 11
بازدید دیروز : 21
بازدید هفته : 11
بازدید ماه : 111
بازدید کل : 26034
تعداد مطالب : 6
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1